دیکشنری
داستان آبیدیک
متداول کردن
english
1
general
::
popularize
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
متخصصان یاوری
متخلخل
متخلف
متخلف برای اولین بار بار اول
متخلفین از این ماده
متخلفین تحت پیگرد قانونی قرار خواهند گرفت
متخلق
متخلل
متخیل
متخیله
متد
متداخل
متداعی
متداول
متداول بودن
متداول کردن
متدرجا
متدولوژی پیاده سازی سیستم
متدیست کردن
متدین
متذکر
متذکر ساختن
متذکر کردن
متر
متر مربع
متر مکعب
متر کرباسی
متر کردن
مترادف
مترادف نویسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید